دربازي هاي المپيک 2012 در لندن، ايران در چه مقامي قرار دارد
سيروان هدايت وزيري
دربازي هاي المپيک 2012 در لندن، ايران در چه مقامي قرار دارد
سيروان هدايت وزيري
سيزدهم مرداد 1391
بازي هاي المپيک 2012 لندن وارد دهمين روز بازي هاي خود شده است . نتايج اين بازي ها از طرف ميلياردها نفراز جمعيت جهان دنبال مي شود . هر يک از اين جمعييت ها ، با توجه به تعلقات جغرافيايي و ناسيونال خود ، اين بازي را در نظر دارند . طبعا ما نيز به عنوان يک ايراني نتايج اين بازي را دنبال مي کنيم ، تا اينکه موقعييت ورزشي کشورمان را در يابيم. طبعا هر آنچه که ورزشکاران ايراني در اين المپيک موفقيتي را به دست مي آورند، مايه افتخار ماست و همواره اين احساس خوب و موفقعييت آميز بازي کنان، نکات اشتراک احساسات ما را با انان تشکيل مي دهد . بي شک ناموفق بودن انان نيز مايه تاسف ما نيز هست . در هر صورت تا انجايي که به بخش ناکامي هاي باز کنان در اين بازي بر مي گردد ، احساس تاسف ما بيشتر از احساس غرورآميز ما مي باشد . با يک نظر اجمالي به نتايج بازيها نشان مي دهد که ، متاسفانه موفقعيت بازي کنان از يک طرف و از طرف ديگرموقعيت ورزشي کشور ايران از رمق افتاده است . طبق ليست نتايج بازيهاي المپيک ، ايران با بدست آوردن فقط بک مدال برنزه و يک مدال سربي در مقام چهل و سه همين بازي هاي المپيک قرار دارد . دراين بازي ها آمريکا در مقام اول و کره جنوبي در مقام سومي قرار دارد. ما به عنوان يک ايراني اين سئوال برايمان مطرح مي باشد ، که چرا ايران در همچنين موقعقت اسفبار ورزشي قرار دارد. ؟ ِايا بازي هاي المپيک مربوط به ايران نيست ؟ اگر هست ، پس چرا خودش را نشان نمي دهد .؟ مشکل کجاست . ؟ آيا عدم رغبت نشان دادن خود بازي کنان مي باشد ؟ تا آنجايي که به سطح روانشناسي و شور وشوق ورزشکاران در اين المپيک بر مي گردد ه ورزشکاران ايراني دوست دارند با موفعيت بيشتري از اين بازي ها سر در آورند. وقتي که بازي هاي المپيک دنبال مي شود ، ما به جز اينکه چند بخش از بازي ها سنتي ، ورزشکاران ايراني را نمي بينيم ، انگار در اين لحظه ايراني وجود ندارد و يا اينکه وجود دارد، اين بازي ها مربوط به اين کشور نيست .اما وقتي که از فضاي بازي هاي المپيک خارج مي شويم و طبعا دوست داريم به فضاي سياسي کشور بر گرديم ، خودبخود به ايراني بزرگ و پر ماجرا مواجه مي شويم . همزمان با بازي هاي المپيک ، سپاه پاسداران جمهوري اسلامي ايران از موفقعيت يک مانور موشکي خود درروزنامه ها سخن به ميان مي آورد. همزمان با بازي هاي المپيک ، سران جمهوري اسلامي با دخالتگري در امور سياسي کشورهاي ديگر ، بيشترين روزنامه هاي بين المللي نام ايراني و اسم ايران را به چاپ رسانده اند . در جريان بحران منطقه و به موازي آن ، مسئله سوريه ، ايران بعد از روسيه ، چين و آمريکا ، در دخالتگري ، مقام سوم را به خود احراز داشته است . و اين مسئله را استنتاج مي کند ، که ايران در اين ابعاد مي خواهد فعال شود ، نه در ورزش . به زعم انان ، مسئله ورزش مربوط غربي هاست نه ايران . اما بي شک اين خواست و آرزوي هر ايراني ايي که احساس ناسيوناليستي و ملي را داشته باشد ، نيست . ايراني ها مي خواهند ورزشکارانش در عرصه هاي بين المللي و بويژه بازي هاي المپيک موفق شوند و مدال هاي زيادتري را احراز نمايند. اما متاسفانه ناشي از عدم اختصاص بيشتر مادي ، معنوي و روانشناسي ، موفقعيتت ورزشکاران ايراني صرف به يک آرزوي قلبي مبدل شده است . قبل هر مسئله ايي ، بايد سرچشمه اين ناموفقعيت ها را پيدا کرد . سراخ کردن سرچشمه ها در کجايند ؟ براي بررسي و چگونگي ناموفق بودن يک ورشکار غربي و اروپايي ، مشکل خواهد بود ، از اينکه سرچشمه ايي را به آساني پيدا کرد . اما براي سراخ گرفتن سرچشمه ناموفقعيت هاي ورزشکاران ايراني ، انرزي و توان کمتري لازم نمي باشد . تا آنجايي که به مسئله مربوطه برمي گردد، بايد به سياست هاي رزيم در امور مالي ، سياسي و فرهنگي اشاره داشت . ورزشکاران ايراني و کل ورزش در ايران هم اينک در مضيقه مالي قرار دارد، اما آيا، اين مشکل قابل حل مي باشد ؟ ويا اينکه نه . ايران امکاناتي در اختيار ندارد و همانند يک کشور افريقايي احتياج به همانيته دارد . اما نه . ايران در اين عرصه هيج کمبودي را ندارد . طبق براوردها ، اگر ايران مبلغ سه ميليارد دلار ، آنچه که سران رژيم ، اين مبلغ را در همين اواخر به سرقت بردند ، به امکانات ورزشي اختصاص مي داد ، شايد ، مقام ورزشي ايران در درجه 4 مي بود . يک نظر سطحي به بازي هاي المپيک ، تعداد شرکت کنندکان خانم هاي کشورهاي اروپايي و امريکايي در اين المپيک درصد قابل توجهي را به خود اختصاص داده است و انان نيز توانسته اند مدال هاي بيشتري را به خود اختصاص دهند . در صورتيکه خانم هاي ايراني جدا از عدم امکان مادي براي شرکت در المپيک ، با مشکل پوشيدن لباس مواجهه اند ، جنين مسئله ايي که تاريخا با فرهنگ ايراني بسيار بيگانه مي باشد .در هر صورت و ظيفه هر فرد ايراني مي باشد، عدم موفقعيت ورزشکاران ايراني در بازي هاي المپک 2012 لندن را به چالش سياسي گيرد. و سياست هاي رژيم جمهوري اسلامي را در خصوص مسئله ورزش محکوم سازد . همجنين خواهان استعفاي وزيران کشور و تربيت بدني به عنوان مسبب اصلي اين عدم موفقعيت ورزشکاران ايران در المپيک شوند . ما نيز به سهم خود در اين مبارزات شريک مي شويم و از کميته بين المللي المپيک خواهان بررسي اين مسئله غير مترقبه هستيم .
[ نسخه چاپی ]
[ بازگشت به صفحه اول ]
|